شوخی یا بازتولید ادبیات جنسیت زده و تحقیر هویت جنسی ؟

شوخی یا بازتولید ادبیات جنسیت زده و تحقیر هویت جنسی ؟ به گزارش آتلیه دات کام، جای ادبیات جنسیت زده شامل شوخی با هویت جنسی نه تنها روی آنتن برنامه زنده بلکه هیچ کجا نیست اما آنچه پرداختن به چرایی بیان سخنان جنسیت زده در رسانه را حائز اهمیت می کند آن است که گاه خواسته و ناخواسته رسانه می تواند بعنوان یک ابزار آموزشی به بازتولید این ادبیات کمک و حتی به کار بردن این عبارات را تطهیر کند.


به گزارش آتلیه دات کام به نقل از ایسنا، طی چند روز اخیر نوع ادبیات و کلماتی که در مورد زنان و در یکی از قسمت های اخیر برنامه هفت بیان شد، واکنش های متفاوتی را در بر داشت. به اعتقاد تهیه کننده «هفت» مبحث آن قسمت از برنامه که ۱۶ بهمن روی آنتن رفت؛ «عِرق ملی» بود اما حرف های میهمان (ابوالقاسم طالبی، کارگردان) از جایی به بعد با مبحث مد نظر برنامه متفاوت شد و قاعدتا مسئولیت صحبت های میهمان هم با خودش است.
اما در آن قسمت از برنامه هفت با مبحث «عِرق ملی» چه مطالبی بیان شد؟ گرچه آن قسمت از برنامه با مبحث عِرق ملی و مشخصا عرق ملی سلبریتی ها شروع شد اما در ادامه مجری (بهروز افخمی) مثال جنبش me too (جنبش "من هم" که در آن قربانیان آزار یا تعرض جنسی روایت خویش را بیان می کنند) را به میان بحث آورد و با اشاره به اینکه «می تو آنقدر مضحک بود که به سرعت تبدیل شد به کمدی» مسیر بحث را به سمت مبحث دیگری هدایت کرد.
در همین ابتدا جای سوال دارد که چرا بحث از مسیر عرق ملی منحرف شده و به جنبشی می پردازد که زنان قربانی آزار و خشونت جنسی از راه آن سکوت خویش را شکسته و تجربیات خویش را بعد از چندین سال بازگو می کنند و فراتر از آن این که مجری برنامه این جنبش را «مضحک» و «کمدی» می پندارد.
کما این که بازداشت "کیوان امام وردی" متهم به تجاوز ده ها زن به دنبال افشاگری قربانیان پرتعداد از راه همین جنبش صورت گرفت و حداقل میتوان گفت این جنبش فرصتی برای شکستن سکوت چندین ساله زنان قربانی خشونت های جنسی و پیشگیری از جری شدن خاطیان شد، ازاین رو زیر سوال بردن نفس این جنبش و صحت ادعای تمام راویان آن با لفظ «مضحک» و «کمدی» خود جای نقد دارد.
کارگردان اما در پاسخ به مجری به بیانیه زنان سینماگر ایرانی ضد آزارگران جنسی این حرفه که توانست ۸۰۰ امضاء را با خود همراه کند اشاره نمود و با اشاره به اینکه من قبول دارم امکان دارد در سینما همانند هر صنف دیگری ناهنجاری هایی باشد، اظهار داشت: «نمی دانم گفتنش در آنتن زنده درست است یا خیر ولی اصلا انگار برخی زنان سلبریتی یائسه شدن را تقصیر جمهوری اسلامی می دانند» و این جمله که به زعم مجری «شوخی» بیش نبوده است با صدای خنده مجری برنامه هم همراه می شود.
کارگردان اما ادامه می دهد: «این طبیعی است و اگر شما در آمریکا هم بودی این اتفاق برایت می افتاد. تا روز گذشته جوان تر و در بورس تر بودی. هر کسی یک دوره ای دارد و می رود عقب و جوان دیگری می آید. این که فحش دادن به جمهوری اسلامی ندارد که نهضت تشکیل دهی و مبارزه کنی. چه خبره؟. هیچ خبری نیست».
طی دو روز اخیر این سخنان با انتقادات خیلی از هنرمندان و فعالان حوزه زنان همراه شد. در همین راستا پیمان جبلی، رئیس صداوسیما در پاسخ به پرسشی در رابطه با ی اظهارات ابوالقاسم طالبی در برنامه زنده «هفت»، اظهار داشت که «بعضی از این نظرات با ادبیات بهتری می توانست بیان شود، شاید با ادبیات مناسبی بیان نشد».
اما ابوالقاسم طالبی، نویسنده کارگردان وتهیه کننده تلویزیون و سینما در رابطه با نوع واژگان به کار برده در آن برنامه به شبکه شرق گفته است: «من حرف بدی ضد زنان مطرح نکردم. ظاهرا انتظار هزاران جمله رکیک از اعضای بعضی انجمن ها، کانونها و اتحادیه ها طبیعی بوده اما یک واژه پزشکی را از من زشت انگار کرده اند بنابراین بدین وسیله اعلام می کنم آری به قول آقای دکتر جبلی بهتر بود واژه دیگری می گفتم».
فارغ از این که این سخنان با چه هدفی بیان شده اند، پر واضح است که نوع ادبیات آن و به زبان آوردن جملاتی نشات گرفته از نوع خاصی از تفکر که برای زن «دوره ای» در نظر می گیرد و «زن جوان» را در «بورس تر» می پندارد و هم یائسگی را نه یک چرخه طبیعی زیست زنانه بلکه به مثابه نقصانی می داند که زن برای این نقصان دنبال «مقصر» بگردد، نه تنها یک شوخی ساده نیست بلکه خواسته یا ناخواسته به بازتولید ادبیات جنسیت زده کمک کرده است و نهایا ماحصلی جز تحقیر هویت جنسی زن ندارد.
نکته مهم آن است که برای تغییر این ادبیات کلیشه ای پیرامون هویت جنسی زن نیازمند عزم جدی برای مقابله با به زبان آوردن این نوع ادبیات و نه توجیه و تطهیر سازی این عبارات به بهانه های مختلف هستیم.
زن به مثابه «کالای مصرفی»؛ تا وقتی جوان و زیبا هستی باید در سینما باشی؟ سیمین کاظمی، فعال حوزه زنان و پزشک در گفتگو با ایسنا، با بیان این که این کارگردان زن را بعنوان کالای مصرفی تصور می کند، اظهار نمود: از نظر او تاریخ انقضای زن هنرپیشه هم انتهای دوره باروری او است. یعنی زن تا زمانی که جوان و زیبا است به درد سینما می خورد ولی پس از آن باید کنار گذاشته شود. این یک نگاه غالب به زن در سینمای ایران است.
این فعال حوزه زنان با اشاره به اینکه با این نگاه، زن بعنوان کالای مصرفی نمی تواند صاحب فکر و اندیشه باشد و از حق خودش و جامعه اش دفاع کند، افزود: با این نگاه زن نمی تواند رسالت یا مسئولیت اجتماعی داشته باشد، کار او جلوه گری با خصوصیت های زنانه است که اگر این خصوصیت زنانه را از دست بدهد، کار او تمام است. با این چنین نگاهی حتی اگر زن به آزار جنسی در سینما اعتراض کند، از همان نگاه کالایی مورد قضاوت قرار می گیرند و به او انگ زده می شود که کالای به دردنخوری است که می خواهد ارج خودش را بالا ببرد.
یائسگی هم نقصان به حساب می آید اگر... این پزشک با تکیه بر این که این ادبیات جنسیت زده فقط در ارتباط با این شخص نیست، بلکه یک جریان فکری است که در گستره ی وسیع تری نسبت به سینما وجود دارد، تصریح کرد: یائسگی نقصان نیست، جزئی از روند طبیعی زندگی زنان است، اما وقتی زن شی یا کالای جنسی و مصرفی در نظر گرفته شود و تنها ارزش زنان حول محور جذابیت جنسی و باروری باشد، یائسگی هم نقصان حساب می شود.
دوران این گونه تفکرات گذشته است الهام فخاری، کنشگر اجتماعی و فعال حوزه علوم تربیتی هم در گفتگو با ایسنا، با بیان این که خوشبختانه در ایران امروز عنوان های پرطمطراق رنگ باخته و دیگر مهم نیست عنوان افراد کارگردان، استاد دانشگاه و یا غیره باشد بلکه رفتار، بینش و کارکرد افراد برای جامعه اهمیت دارد و داوری می شود، در رابطه با اظهارات اخیر در برنامه هفت اظهار نمود: این نوع گفتار که گوینده گمان کرده یائسگی کاستی یا فروکاهی ارزش زیستی زنان است برآمده از ذهنیتی است که بلوغ و چرخه های زیستی یک نوجوان را هم مایه شرم دانسته و با سرزنش کوشیده روال زندگی زنانه را پنهان و کج و کوله کند. دوران این گونه تفکرات گذشته و منابع و دسترسی به دانش برای نسل های جوان فراگیر است.
یائسگی؛ پایان زنانگی؟ وی با اشاره به اینکه خوشبختانه نسلی رشد کرده که از بابت تن و روند رشد و فراز و فرودهای زیستی اش سرافکنده نیست توضیح داد: این نسل بدنش را دوست دارد، ورزش می کند، به زیبایی اهمیت می دهد، از چگونگی زیست شناسی بدن خود و جنس دیگر آگاه است. تفکر تحقیر کننده یائسگی یک حلقه از تفکر و بینشی است که گمان می کند زن ارزشش فقط به باروری و تخمک گذاری دوره ای برای زادآوری است و یائسگی را پایان زنانگی تلقی می کند. کسی با چنین ذهنیتی نه می داند نه می خواهد بداند که فرآیند رشد بدنی و روانی، فردی و اجتماعی، زنانه و مردانه، تجربه سفر پرارزش زندگی است و تن به مثابه زیرساخت هستی انسان حرمت و نه شرم یا سرافکندگی دارد.
این کنشگر اجتماعی خاطرنشان کرد: روشن تر از همیشه ببینیم که جامعه ایرانی با همه فشارها و بازداریها و انکارها با مبحث آگاهانه و کنشگر روبرو شده است. یائسگی بخشی از روند رشد تن آدمی است. ازاین رو سرافکندگی و شرمساری ندارد. بلوغ و آغاز چرخه های زیستی دختران و پسران بخشی از فرآیند رشد تن است و ازاین رو پنهان کردن و ترس ندارد.
این روانشناس با اشاره به اینکه بزرگسالی و روندهای زیست شناختی و روان شناختی، حقیقت هستی انسان هستند، اظهار داشت: تفاوتها میان زنان و مردان، نوسانها و فراز و فرودهای تنی و روانی همه حقیقت های پرارزش زیستی انسان هستند. آگاهی نسبت به آنها کمک می نماید سالم تر و بهتر و سازنده تر تجربه شوند. کسی با بینشی که یائسگی را دستمایه تحقیر قرار داده از جنس کسانی است که برای نمونه فراز و فرودهای روان شناختی را یا زن بودن را مسخره می کنند.
این فعال حوزه علوم تربیتی اضافه کرد: نه جامعه چشم و گوش بسته و توسری خور است، نه امثال چنین کسانی اعتبار علمی و حرفه ای یا اجتماعی دارند و نه دیگر زمانه سکوت در مقابل سخنان بی پایه است. کنشگری افراد مختلف در مقابل چنین سخنان بی پایه و سخیفی هم نشانه ی پویایی و آگاهی جامعه و چهره های برجسته و اجتماعی ایرانی است.



1401/11/20
12:33:42
5.0 / ۵
906
تگهای خبر: آموزش , زیبایی , سفر , سینما
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
جمع 2 و 2 ؟
آمار بازدید سایت
بازدید امروز: 2,410
بازدید دیروز: 8,130
هفته اخیر: 42,472