نسخه اولیه عکس
ماهی فایتر (که بعدا در فتوشاپ با ماهی چشم تلسکپی تعویض شد – فتومونتاژ) درون عکس همیشه در این تنگ بود. حتی گاهی می مرد! و به روش مکس با اسمی جدید به تنگ خالی اضافه می شد. همگی مثل هم بودند. به ندرت تکان می خوردند و اساسا کم تحرک بودند. تصویر پنجره هم همیشه در تنگ دیده می شد. تیله های شیشه هم زندگی اشرافی! ماهی را در زندانِ بلور فراهم کرده بود. با توجه به اینکه تنگ در کتابخانه بود همیشه در پس زمینه کتاب هایی دیده می شد.
پی نوشت: انیمیشن ماری اند مکس به کارگردانی آدام الیوت ۲۰۰۹
وقتی متوجه پتانسیل بصری و مفهومی این کادر شدم، مثل تنلگری از جا پریدم. انگار باید همین حالا این تصویر را ثبت کنم. فراموش کردم که هر روز این تصویر را دیده ام و اینقدر عجله لازم نیست. فردا هم همین تنگ است و همین ماهی و همین پنجره. فقط یک کار کردم. پس زمینه شلوغ تصویر را با یک کاغذ سفید حذف کردم. همین.
لنز ۷۰-۲۴ f/2.8 در فاصله کانونی ۷۰ میلیمتر، فاصله ی مناسبی ایجاد می کرد تا تصویر خودم را در انعکاس شیشه نداشته باشم.
توجه: بخش سخت کار با انعکاس ها یا آینه ها حذف خودتان (عکاس) از تصویر است. برای این که مجبور نباشید ساعت ها کار پس پردازش انجام دهید، سعی کنید با قرار دادن بدن خود در بیرون از کادر، بازتاب خود را از صحنه حذف کنید.
برای فرار از محوی بیش از حد (مات شدن زیادی عکس) دیافراگم ۸ را انتخاب کردم و در نتیجه ناگزیر به استفاده از حساسیت ۲۰۰۰ بودم.
این تمام ماجرای این عکس بود…