به دست آوردن فوکوس دقیق در جایی که می خواهید همیشه امکان پذیر نیست، اگر اجازه دهید دوربینتان همه کارها را برای شما انجام دهد.
این پرتره از یک دانشجوی سال دوم کالج (عکس بالا) یک مشکل بزرگ روش های فوکوس متداول را نشان می دهد، به خصوص در
دوربین هایی که نقاط فوکوس زیادی ندارند. برای به دست آوردن نقطه فوکوس دقیقا بر روی چشم چپ او در جایی که می خواستم، تنها گزینه با استفاده از روش های متداول این بود که میدان دید دوربینم را کمی بالا ببرم، که به معنای به خطر انداختن ظاهر و کادربندی مورد نظر من در عکس بود. من به جای قربانی کردن دید هنری خود به خاطر محدودیت های دوربینم، نقطه مرکزی بالا (که با رنگ قرمز هایلایت شده) را انتخاب کردم، بر روی چشم او فوکوس کردم، و سپس کمی
دوربین را بالا بردم و عکس گرفتم. از آنجا که من تنها از ۱۱ نقطه از ۵۱ نقطه فوکوس دوربینم استفاده می کردم، انتخاب یکی از آنها بسیار سریع تر بود تا این که چندین بار روی دکمه پشت دوربینم ضربه بزنم.
چشم های این کودک خارج از دسترس محدوده فوکوس
دوربین من بودند، بنابراین از مربع بالا سمت چپ برای قفل کردن فوکوس و سپس ترکیب بندی مجدد برای به دست آوردن عکسی که می خواستم، استفاده کردم.
محدودیت های مهمی در مورد این روش وجود دارد، و برای هر نوع موقعیت
عکاسی مناسب نیست. اکثر
دوربین ها چند مُد فوکوس خودکار مختلف دارند، مانند:
تک نقطه ای (single):
دوربین یک بار فوکوس می کند و تا وقتی که شما یک عکس بگیرید مجددا فوکوس نمی کند
فوکوس پیوسته (continuous):
دوربین به طور پیوسته فوکوس مجدد می کند تا وقتی که یک عکس بگیرید.
اگر شما از سوژه های ایستا مانند مناظر و معماری عکس می گیرید، می توانید
دوربین خود را بر روی حالت تک نقطه ای قرار دهید، که در آن تکنیک فوکوس و ترکیب بندی مجدد بسیار خوب عمل می کند.
با این حال، اگر از چیزهایی عکس می گیرید که همیشه در حال حرکت هستند، مانند خانواده ها، بچه ها، ورزش ها، اتومبیل ها، یا حیوانات، با استفاده از فوکوس پیوسته نتایج بهتری به دست خواهید آورد. در این موارد فوکوس و ترکیب بندی مجدد سخت است، چون به محض این که
دوربین خود را جابجا کنید تا عکس خود را مجددا کادربندی کنید، نقطه فوکوس نیز جابجا می شود. در این موارد، من معمولا دوربینم را بر روی حالت فوکوس پیوسته قرار می دهم، در حالی که خودم جابجا می شوم تا عکسی که می خواهم را به دست آورم و از آنجا که سوژه معمولا تا آن موقع جابجا شده است، من به طور معمول فوکوس را قفل کرده، و عکس را مجددا ترکیب بندی می کنم.
یکی از سخت ترین جنبه های فوکوس و ترکیب بندی مجدد، عمل فیزیکی پایین نگه داشتن دکمه شاتر تا نیمه با انگشتتان است، در حالی که عکس خود را مجددا کادربندی می کنید. خوشبختانه اگر از فوکوس دکمه پشتی (back button focus) استفاده کنید می توانید این مشکل را حل کنید، تکنیکی که عمل فوکوس کردن را از عکس گرفتن جدا می کند. استفاده از فوکوس دکمه پشتی، همراه با تکنیک فوکوس و ترکیب بندی مجدد، رویکرد من را نسبت به
عکاسی به کلی تغییر داده، و مرا به عنوان یک عکاس بسیار زیرک تر و انعطاف پذیرتر کرده است.
من از فوکوس و ترکیب بندی مجدد برای دستیابی به فوکوس دقیق بر روی لوگوی «T» تسلا استفاده کردم.
یک نکته دیگر در مورد فوکوس و ترکیب بندی مجدد که باید به آن توجه داشته باشید این است که نقاط فوکوس مرکزی بر روی اکثر
دوربین ها معمولا حساس تر از نقاط نزدیک به لبه های کادر هستند، و در نتیجه می توانند فوکوس دقیق تری به دست آورند، به خصوص در نور کم. اگر شما از نقاط فوکوس بیرونی استفاده می کنید، تصاویر شما ممکن است همیشه خیلی شارپ نباشند، اما اگر با نقطه مرکزی فوکوس کرده و سپس عکس خود را مجددا ترکیب بندی کنید، احتمالا عکس های موفق بیشتری خواهید گرفت.
البته این کار برای
عکاسی ماکرو یا موارد دیگری که در آن عمق میدان شما خیلی کم است توصیه نمی شود، چون هر حرکت کوچک
دوربین به طور چشمگیری تصویر شما را تغییر خواهد داد، اما برای اغلب موقعیت ها می تواند بسیار مفید باشد.
نویسنده: سیمون رینگزموث (Simon Ringsmuth)